معرفی
2023
مطالب زیر ابتدا به صورت شفاهی (نشات گرفته از خط خطی های یادداشتی روی دستمال کاغذی مک دونالد) در یک سالن نشیمن در غرب میانه در سال ۱۹۸۶ آموزش داده شد. به گروهی از باورمندان گفته شد که نه پروتستان و نه کاتولیک بودند، و نه حتی کاریزماتیک، پنطیکاستی، بنیادی و یا اِوَنجِلی - به همان معنای معمولی که از این عناوین استفاده میشود. حین خواندن متوجه بسیاری گزیده های مستقیم از آن شب میشوید. به همین دلیل گزیده هایی در طول کتاب ممکن است “شخصی” به نظر برسند ( و یا در زبان عامه ناجور و غیر ضروری به نظر برسند). حقیقتا من حتی نمیخواهم عمدتاً برای انجام هیچ کاری زمان بگذارم – کارهای بسیاری برای انجام هست. خاطرات موجود دراینجا، چیزی بیش از این نیست که برادری ضعیف، گاه شکست خورده اما مصمم، سفره ی دلش را در مقابل دوستانش میگشاید. موضوع؟ مردمان خداوند، در حال ایجاد رابطه ای عمیق با پروردگار خویش و یکدیگر. دربارهی این است که تحت “نام او” گرد هم آییم و به مسیح، سرورمان، اجازه دهیم در میان ما راهیابد.
دو یا سه خاطره که در طول مسیر، حین مطالعه به شما کمک کند: بیشتر آنچه در این صفحات میخوانید صرفا شرح خود کتاب مقدس نیست، بلکه کاربرد حقایق کتاب مقدس است. تمرکز ما، همانند پولس رسول، روی ماهیت کاربردی زندگی و قدم زدن با مسیح در قلمرو پادشاهی او، خواهد بود. کمی جلوتر، خصوصا در دو بخش پایانی، در حوزه ی “بصیرت” کشفیات بیشتری نسبت به خاطرات عملی که در فصل های اولیه نفوذ کرده اند خواهید داشت. سفت بچسبید! همچنین، بسیاری توصیه کرده اند که پاورقی ها احتمالا از مهم ترین قسمت های این کتاب هستند. لطفا برای خواندنشان وقت بگذارید. تا بیشترین بهره را از سرمایه گذاری در کند و کاو همه ی این مطالب ببرید.
امیدوارم دریابید که این نوشته درباره ی “راهی جدید برای جمع کردن افراد نیست”. مایی که در کنار یکدیگر کار کردیم تا این خاطرات را به شما پیشکش کنیم، کاملا اتفاق نظر داریم که: ما نمیخواهیم و هیچ ارتباطی با این نداریم که به عنوان “ کسانی که درباره جلسات و دورهمی ها صحبت میکنند” شناخته شویم. اَه، چندش! قلبهایمان به درد میآید. به عقیده ی من مسیر ما در زندگی، درباره ی مسیح است، نه جلسات. این نوشته درباره ی اوست، و چیزی تقریبا غریبه با تفکرات قرن بیست و یکمی غربی: درباره ی پادشاهی اوست.۱
افراد انگشت شماری در یک جامعه ی دموکراتیک میتوانند عمق معنا و همچنین مدیریت یک “پادشاهی” را درک کنند. صرفا به عنوان یک مثال از گستاخی و بی وفایی فرهنگ ما، توده ی مردم انکار توهین آمیز دو ساعته، به بیانیه ی “وضعیت اتحادیه”ی رئیس جمهور در یک برنامه ی تلویزیونی را تشویق میکنند. ما چگونه میتوانیم معنای “پادشاهی” را درک کنیم وقتی کاملا متعهدانه باور داریم که هر کس کاری را انجام میدهد که در نظر خودش صحیح است؟ (“اطاعت” هرگز به معنای تسلیم نیست - اگر لازم است که ابتدا با هم در این باره به توافق برسیم.)
علیرغم دایره واژگانی که در “زمان عبادت” استفاده میشوند، بیشتر مسیحیت امروز، بسیار از مفهوم پادشاهی خداوند دور است. وفاداری مطلق، فرمان برداری و عبادت بی چون و چرا و وقف کردن خود، تقریبا در دنیای “مدرن” ما گذرا هستند. (هرچند، ساعات منظم عبادت همچنان برقرار هستند.) آیا واقعا شهامت درک معنای فعلی تجلی ربانیت او را داریم؟ همانطور که پولس رسول گفت: “حالا!”۲ (و من قطعا درباره ی یک “آرمانشهر اجتماعی” صحبت نمیکنم.)
من درباره ی شکوهی صحبت میکنم که در قوم ضعیف اما شگفت انگیز “بدون زیبایی و جلال” متجلی شد که در ابتدا هنگامی که پروردگارمان در جسم انسانی در میان ما قدم نهاد، در او ظاهر شد.۳
اگر بخواهم به نوعی دیگر بیان کنم، این متن درباره ی زندگیست، در کنار هم، به عنوان یک خانواده، زیر پرچم پدرمان. او این سفر را برای ما در کنار یکدیگر در نظر گرفته است. “ما در عین حال که بی شماریم، یکی هستیم.” اشعار و متن ترانه هایی که در طول این سفر در میان صفحات میابید، فکر میکنم نمایانگر همین حقیقت هستند. هر کدام توسط یکی از اعضای بدنه ی مسیحیت در این منطقه نوشته شده و در طول دوره های مختلف، حین گردهمایی ها و از خاندانی به خاندان دیگر ارائه شده اند. این ارئه ها هم، هرگز قرار نبوده که هیچ کس جز مسیح را تحت تاثیر قرار دهند، و در عین سادگی، ابراز قلبی تجربیات روزمره ی فدایی خداوند بودن و زندگی برای مسیح و یکدیگر هستند.
به اندازه ی کافی گفتم. لطفا راحت باشید و در آن اتاق در همان عصر “به ما بپیوندید”.مهم تر از آن، به ما در زندگی آزادانه ی پیروان (فراخوانده شدگان) او در سراسر جهان ملحق شوید.۴
محض شفاف سازی، مجددا باید بگویم که بسیاری از این آموزه ها، در اصل ابتدا به پیروان و فراخوانده شدگانی گفته شد که همان موقع در ذات واقعیت “روزانه در ملاء عام و از خانه به خانه” زندگی میکردند.۵ به همین دلیل، اگر شما اگر در یک محیط معمولی کلیسایی مذهبی مدرن زندگی میکنید، ممکن است یک یا دو قدم از توانایی تجسم یا زندگی در برخی از موارد زیر فاصله داشته باشید، حداقل فعلا. اگر این وضعیت شماست، تلاش کنید تا جایی که میتوانید درک کنید، و دعا کنید که پروردگار این دانه ها را در آینده رشد دهد. اما هرگز از خود خشنود نباشید و به کمتر از آنچه که مسیح قوم خود را سزاوار آن میداند، راضی نشوید. کنشیار تغییرات الهی باشید!
این آموزه ها، در همان زمانی که گفته شد، چالشی مستقیم برای نفس اماره ی ما، در آن روز های ابتدایی در همان گروه محلی ای که خداوند مارا در آن قرار داد، بود. همچنان یک تناقض واقعی اینجاست – تناقضی که بسیار شبیه به اشعیا ۵۳ به نظر میرسد. علیرغم تمامی رنج ها، بسیار چیزها برای شکرگزاری وجود دارد. این تضمین (از نوشته ای دیگر) برای توصیف آنچه خداوند در حق مردمانش، عروسش، اینجا و در سراسر جهان، فارغ از ضعف هایشان انجام داده، نوشته شده است:
عروس عیسی، قوم عیسی است. “بانویی خاص، عروسی که برای بازگشت داماد آماده شده”، پادشاه جلال و عظمت. “عروسی (قوم) باشکوه، بدون یک لکه، چروک و هر چیزی از این دست، بلکه مقدس و بی عیب”. او برای عیسی مانند یوغی است – دلسوز، و در عین حال پر از خشم نسبت به ریاکاری. حساس ، اما بی وقفه به دنبال تکمیل کار پدرش. این پیروانی است که عیسی با فدا کردن خون خود پدید آورد.
این عروس، قومی است که محدود به زمان و مکان نیست، بلکه خود را روزانه در ملاء عام و خانه به خانه به وضوح ابراز میکند. “او با هر بند نگهدارنده به هم پیوسته و گره خورده است.” “همه اعضای یکدیگرند.” “گناهانشان را در مقابل یکدیگر اعتراف میکنند.” “هر روز یکدیگر را پند می دهند تا هیچ کس از فریب گناه سنگدل نشود.” همیشه در حال عشق ورزی و خدمت کردن به یکدیگر هستند و در شادی و شکرگزاری (حتی گاهاً همراه با چند قطره اشک)، “بارهای یکدیگر را به دوش میکشند.” گردهمایی های منسجمش، فقط سرریز اتفاقاتی است که در خیابان ها و خانه های مردمش می گذرد.
“حال کثرت مؤمنان، یک دل و یک جان بودند؛ و هیچ کس نگفت که هیچ یک از چیزهایی که او در اختیار داشت متعلق به خودش بود.”
شخصیتش با عبارات “قَدَر قدرت” و “بسیار بخشنده” توصیف میشود. گناهان با “جلال روزافزونش” در زندگی مؤمنان آشکار و ریشه کن می شود. در نهایت، اسرا آزاد گشته اند. (و با فضل او بیش از اینها در راه است.) خوانش ترانه هایی در مدح پروردگارمان توسط منویی که یک هفته قبل چاپ میشود هدایت نمیشود، بلکه (امیدوارم!) از آنچه که خدا هر لحظه در میان ما انجام میدهد جاری میشود.
با هم و با روابطی صمیمی، همچنان می آموزیم که همانگونه که سرورمان زندگی کرد، زندگی کنیم. عیسی، مسیح خدا، اکنون در درون ما زندگی میکند، بهصورت فرد و بهعنوان یک قوم (کولسیان ۱: ۲۶-۲۷ , ۳: ۴؛ غلاطیان ۲۰:۲؛ اعمال رسولان ١۷: ۲۸؛ افسسیان ۳: ١۰ , ۵: ١۸؛ اول یوحنا ۲: ۶؛ روم. ۸: ۹).۶
قوم پیروان هم روزهای خوب و هم بد داشتند (اگر نخواهیم بگوییم ماه های خوب و ماه های بد) و و به راحتی می توانند اعتراف کنند که هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری دارند. و در زمان این پند (آموزش شفاهی درباره ی جلسات در پادشاهی او) “در دور زمانی که” ... به نظر می رسید که مسائل کودکانه گاهی ما را در خود دفن می کنند. و مطمئناً زمانی که مجبور بودیم با این مسائل بچگانه سروکار داشته باشیم، بسیاری از لذت دورهمی ها یا شب نشینی ها را با خود میبرد. ارزشش را داشت؟ شگفت انگیز بوده است. بدون هیچ شکایتی. چه بسیار اشک ها و شب بیداری ها، و عرق ریختن های آن والا مقام در سالیان سال، اما بدون آنکه خم به ابرو بیاورد. ما حاضر نیستیم برای میلیارد ها دلار هم به گذشته سفر کنیم.
مجدداً، باید به یاد داشته باشید که این آموزه ها در در طول گردهمایی های گروهی که پیش تر (اگرچه بیشتر اوقات کودکانه!) به عنوان مقام مذهبی مؤمنان شکل گرفته بود، آشکار شد.
در آن زمان (و امروزه) در این گروه هیچ گونه “مطالعات انجیل” انجام نمیشد. - اما بسیار شبیه به انجیل. در آن زمان (و امروزه) هیچ “خدماتی” وجود نداشت - بلکه گردهمایی های بسیار و متداول در بین تمامی اعضای گروه شکل میگرفت.در آن زمان (و امروزه) هیچ “جلساتی برای عبادت” تشکیل نمیشد - بلکه عبادات بسیاری در گردهمایی ها و جداگانه انجام میشد. در آن زمان (و امروزه) هیچ شخص روحانی وجود نداشت - بلکه مردان مقدسی رهنما بودند که در خون مسیح شسته شده و با روح او پوشیده شده بودند. حداقل این هدایت پروردگار برای ما ضعیفان است. و بسیاری از این نصیحت ها، مستقیماً به کسانی است که قبلا در صدد آن برآمدند تا مانع از این شوند که مسیح مجددا گروه خود را بازیابد. همانطور که مشخص است، ما با بسیاری از اینها دست و پنجه نرم کردیم و بعضی را هم دور زدیم، مانند همه کسانی که می خواهند از روی صندلی بلند شوند و پاهای خود را آزمایش کنند! با ما همراه باشید، مسیح برای همراهی فردی سرگرم کننده است!
----
۱ اشعیا ۹: ۶-۷؛ دوم قرنتیان ۳: ۱۷-۱۸؛ اعمال رسولان ۳: ۱۷-۲۳؛ متی ۴: ۲۳؛ لوقا ۱۰: ۹؛ اعمال رسولان ۸: ۱۲ و ۲۸: ۳۱
۲ افسسیان ۳: ۱۰؛ متی ۱۶: ۱۸.
۳ دوم قرنتیان ۱۳: ۴ و ۱۲: ۹‐١۰؛ اول قرنتیان ۳: ۱۸، ۴: ۱۰‐١۳ ، ۱: ۱۸‐۳۱؛ اشعیا ۵۳: ۱-۴، ۱۰.
۴ در ابتدا مایلم بگویم: ما به عنوان بخشی از کلیسای مسیحی در شهری که در آن زندگی می کنیم، هیچ ادعایی برای خود نداریم. ما فقط می خواهیم سرورمان عیسی را به رخ همگان بکشیم. نشان دادن ما، به جای برادر و پادشاه ما و حقیقت کلام او، یک تراژدی خواهد بود. به محض اینکه کسی خود را تبلیغ کند، یا خود را به عنوان الگوی حقیقت خدا معرفی کند (اگرچه این الگوها، اگر خدا با فیض خود فردی را ارتقاء دهد، امکان معتبری هستند— تسالونیکیان اول ۱: ۷، ۱: ۶، ۲: ۱۰‐١۴) سقوط نزدیک است. هنگامی که آنها خود را به مانند یک تنگ ماهی در اختیار دیگران قرار می دهند تا به آن نگاه کنند، نیازشان به محافظت از شهرت و ترویج الگوی خود تحریک می شود. صادقانه بگویم، زمانی که شما این کتاب را میخوانید، کل کلیسای اینجا—مردان، زنان و کودکان—ممکن است به شهرها و کشورهای دیگر فرستاده شده باشند، و دیگر هرگز به صورت کلی با هم ملاقات نکنند. این “ارسال” (چه به معنای آنچه در اعمال رسولان ۱۳ گفته شد، و چه اعمال رسولان ۸) همیشه برای “فرزندان ابراهیم” امکانپذیر است (عبرانیان ۱۱: ۸‐١۰ ، رومیان ۴: ۱۶). ما از چنین برنامههایی که ممکن است خداوند در این لحظه برای ما داشته باشد آگاه نیستیم، اما همه ما میخواهیم ریشههایمان، مرکز ثقلمان، در بهشت باشد (افسسیان ۲: ۶؛ کولسیان ۳: ١‐۴ ؛ عبرانیان ۱۱: ۱۳‐١۶ ؛ اول پطرس ۲: ۹‐۱۲) تا ما فوراً در دسترس خدا باشیم.
منظور من این است: بگذارید حقیقت کلام خدا و زندگی عیسی معیاری باشد که شما را به نارضایتی سالم از هر محیطی که در آن هستید، و به طور کامل نمایانگر ذات خداوند نیست، سوق دهد. از مردان یا جنبشها پیروی نکنید، بلکه بگذارید پروردگار خودش یک باور بسیار عمیق از تمایل خود به مردمش در روح شما ایجاد کند. آنوقت تمام روزهای زندگیتان برای او و اهدافش پرشور خواهید بود ـ مهم نیست هر کسی در هر کجا چه کار میکند یا نمیکند. عیسی هرگز شما را ناامید نخواهد کرد. برای او زندگی کنید و حاضر باشید بمیرید.
۵ عبارت “صحنهای معبد” که در اعمال رسولان ۲‐۸ به آن اشاره شده است، و از این پس به عنوان “در ملاء عام” تفسیر میشود، در کتاب مقدس به “ساختمان کلیسا” اشاره نمیکند. عبارت “صحن معبد” در کتاب مقدس به منطقهای اشاره دارد که مردم اورشلیم از آن به عنوان پارک شهری استفاده میکردند، نه بنای مذهبی که برای “خدمات” ساخته شده بود.
۶ سنت مردان.